به گزارش خبرنگار زمان اقتصاد، تامین مالی جمعی به عنوان یکی از روشهای نوین جذب سرمایه، بستری را فراهم میکند تا افراد، کسبوکارها یا پروژهها بتوانند از طریق مشارکت جمعی، منابع مورد نیاز خود را تامین کنند. در این شیوه، به جای دریافت وام از بانک یا جذب سرمایهگذار بزرگ، جمعی از اشخاص حقیقی یا حقوقی هر یک با مبالغ اندک در یک پروژه سرمایهگذاری میکنند. این مدل بهویژه برای استارتاپها و پروژههای علمی که معمولا امکان جذب منابع از بانکها یا سرمایهگذاران سنتی را ندارند، بسیار کارآمد است.
در ساختار اقتصادی ایران که همواره با محدودیت منابع بانکی، تورم بالا و بیثباتیهای مالی مواجه بوده، تامین مالی جمعی میتواند نقشی مهم در بازتعریف مدلهای سرمایهگذاری ایفا کند. بهویژه در سالهای اخیر که اقتصاد ایران با فشارهای ناشی از تحریمها، نوسانات ارزی و کاهش دسترسی به منابع مالی بینالمللی مواجه بوده، استفاده از ظرفیتهای داخلی بیش از پیش اهمیت یافته است. این ابزار نه تنها به توسعه اکوسیستم نوآوری کمک میکند بلکه میتواند موجب مشارکت گستردهتر مردم در فرآیندهای اقتصادی شود.
روند رشد حجم بازار تامین مالی جمعی در ایران از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳
بررسی دادههای آماری از حجم بازار تامین مالی جمعی در ایران از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳، روند رشد چشمگیری را نشان میدهد. در سال ۱۳۹۹ حجم این بازار تنها ۲ میلیارد تومان بود. این عدد در سال ۱۴۰۰ به ۸۷ میلیارد تومان افزایش یافت. در سال ۱۴۰۱ با رشدی چند برابری، حجم تامین مالی جمعی به ۵۴۳ میلیارد تومان رسید. سال ۱۴۰۲ نقطه جهش قابل توجهی بود و رقم بازار به ۳,۷۲۳ میلیارد تومان رسید. نهایتا در سال ۱۴۰۳، حجم بازار به ۱۲,۸۱۱ میلیارد تومان رسید که بیانگر رشدی بیش از ۶,۰۰۰ برابری نسبت به سال ۱۳۹۹ است.
کارشناسان معتقدند که رشد چشمگیر این بازار را میتوان حاصل ترکیبی از چند عامل کلیدی دانست. نخست، تسریع روند صدور مجوزها توسط فرابورس موجب شده پروژهها سریعتر وارد بازار شوند و سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری مشارکت کنند. همچنین، جذابیت بازدهی این ابزارها با نرخ سود حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد، در کنار بهبود کیفیت تضامین—بهویژه استفاده از تضامین بانکی معتبر—نقش مهمی در جذب سرمایه ایفا کردهاند و سطح اعتماد عمومی را افزایش دادهاند.
در کنار این موارد، افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی مردم را به سمت روشهایی برای حفظ ارزش داراییها سوق داده است. از سوی دیگر، توسعه پلتفرمهای دیجیتال، رشد سواد مالی، و گسترش فرهنگ سرمایهگذاری جمعی موجب شده مشارکت در پروژهها در میان اقشار مختلف جامعه فراگیرتر شود. همچنین، رشد فعالیتهای استارتاپی و تمایل فزاینده به مشارکت در طرحهای نوآورانه، زمینهساز گسترش هرچه بیشتر این بازار شدهاند.
با این حال، این حوزه همچنان با چالشهایی مواجه است. از جمله مهمترین آنها میتوان به لزوم نظارت و مدیریت دقیق، پیچیدگی مشکلات حقوقی و قوانین و نقدشوندگی پایین سرمایهگذاری تا پایان دوره پروژه اشاره کرد. علاوه بر این، اگرچه اعتماد عمومی به این روش وجود دارد، اما به دلیل آشنایی ناکافی با آن و در مقایسه با کشورهای توسعهیافته، این اعتماد بسیار کمتر است که از موانع مهم توسعه این بازار به شمار میرود.
در مقابل، فرصتهایی نظیر مشارکت آسان و کمهزینه، اتصال مستقیم سرمایهپذیران و سرمایهگذاران، توانمندسازی اقتصادی مناطق محروم، امکان حمایت از پروژههای فرهنگی، اجتماعی و محیطزیستی، و همچنین گسترش فعالیتهای استارتاپی، از مزایای قابل توجه این شیوه تامین مالی هستند. در صورتی که این فرصتها به درستی شناسایی و مدیریت شوند، میتوان انتظار داشت تامین مالی جمعی در آینده جایگاه تثبیتشدهای در اقتصاد ایران پیدا کند.
در پایان میتوان گفت که تامین مالی جمعی در ایران، علیرغم نوپا بودن، بهسرعت در حال گسترش است و توانسته بخشی از شکاف تامین مالی سنتی را پوشش دهد. تقویت زیرساختهای حقوقی، افزایش نظارت، فرهنگسازی عمومی و حمایت هدفمند از پلتفرمهای تخصصی، از جمله اقدامات کلیدی برای بهرهبرداری حداکثری از این ظرفیت است. اگر این ابزار به درستی هدایت شود، میتواند در کنار نظام بانکی و بازار سرمایه، به یکی از ارکان اصلی تامین مالی در ایران تبدیل شود.
نظر شما