به گزارش خبرنگار زمان اقتصاد، همان طور که پیش‌بینی می‌شد، روند مثبت مذاکرات میان دو کشور ایران و آمریکا بنا به دلایلی که پیشتر طی گزارشی تفصیلی به آن‌ها پرداخته شد، همچنان ادامه دارد. در تازه‌ترین اظهارات مقام‌های دو طرف، دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا جمعه‌شب طی سخنانی تاکید کرد که واشنگتن در حال رایزنی با تهران در عالی‌ترین سطوح بوده و ارزیابی خود از روند مذاکرات را مثبت اعلام کرد.
اما در طرف ایران، سیدعباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان نیز در آخرین اظهارات خود تاکید کرده است که روند مذاکرات رو به جلو بوده و در صورت ادامه مواضع آمریکا در خصوص روند گفت‌وگوها، احتمال دستیابی به توافق میان دو کشور وجود دارد.
ادامه مواضع خوش‌بینانه دوطرف نسبت به مذاکرات نهایتاً منجر به ادامه کاهش تقاضا برای دلار و بازارهای وابسته به آن همچون طلا و نقره در داخل ایران شده است. همین امر سبب شد تا پس از اظهارات شب گذشته دونالد ترامپ در خصوص مسیر گفت‌وگوها، تتر به کانال ۷۹ و سپس ۷۸ هزار تومان تا صبح روز شنبه سقوط کند.
اما حقیقت امر این است که بخش بزرگی از ایرانیان در پی تورم افسارگسیخته شکل گرفته طی ماه‌های اخیر، بخش قابل‌توجهی از دارایی‌های خود را به ارز یا طلا تبدیل کردند. این در حالیست که همچنان، بخش قابل‌توجهی از مردم نیز ریزش‌های اخیر قیمت ارز را به چشم فرصت خرید تلقی و با هر ریزش، اقدام به خریدهای پله‌ای تازه می‌کنند.
اگرچه هنوز برای حدس زدن نتیجه مذاکرات بسیار زود است، اما این سوال را باید مطرح کرد که در صورت شکل‌گیری هرگونه توافق اعم از موقت یا دائم، چه بر سر دارایی‌های ارزی خواهد آمد؟
آیا روند نزولی قیمت دلار ادامه خواهد یافت؟
ریزش‌های پیاپی قیمت دلار طی روزهای اخیر، منجر به معکوس شدن تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال قیمت دلار به نسبت یک ماه پیش شده است. به عنوان مثال، اندیماتور RSI14 روزه دلار در کانال ۲۷ قرار داشته که نشانگر اوج فشار فروش در بازار است. در اندیکاتور MACD نیز شاهد رخدادی مشابه هستیم و قیمت در زیر محدوده خط روند MACD26 روزه در حرکت است. شاخص دلار نیز همچنان در کانال ۱۰۹ قرار دارد که نشانگر کاهش سهم دلار در سبد ارزی بازار فارکس است.
پس از منظر تکنیکال، خرید تتر حتی در ریزش‌های قیمت فعلی منطقی به نظر نمی‌رسد چراکه هنوز شرایط بازار ارز تثبیت نشده و تنها در حال تخلیه حباب ایجاد شده طی ماه‌های اخیر است.
اما از منظر فاندامنتال نیز باید گفت که شرایط کلی نشانگر احتمال بالای دستیابی به توافق میان تهران و واشنگتن است چراکه هر دوطرف به چنین توافقی نیازمند هستند. دونالد ترامپ مجبور است به خاطر بازگرداندن اعتماد تضعیف‌شده طرفداران خود به وی و عمل به شعارهای انتخاباتی خود، علاوه بر جلوگیری از بروز یک جنگ تمام عیار پرهزینه برای آمریکا، دست‌کم توافق مهمی را روی میز کنگره بگذارد تا بخشی از زیان واردآمده به اقتصاد این کشور در پی وضع تعرفه‌های گمرکی سنگین علیه چین، با این توافق جبران شود.
در سوی دیگر، ایران مصرانه به دنبال برچیده شدن تحریم‌ها و بازگشت روند اقتصادی به حالتی معمول است. هزینه‌های ناشی از تحریم طی سال‌های اخیر و عدم‌کشش زیرساخت‌های اقتصادی برای تحمل تحریم‌های بیشتر، به احتمال زیاد تهران را متقاعد خواهد کرد تا دست از افزایش تنش‌ها با ایالات متحده آمریکا بردارد.
چنین چشم‌اندازی، اساساً می‌تواند ارزیابی‌ها برای روند نرخ ارز و طلا نسبت به یک ماه پیش را تغییر دهد و بعید به نظر می‌رسد در صورت عدم‌رخداد حادثه‌ای خارق‌العاده در روند گفت‌وگوها، مسیر اصلاحی قیمت دلار اصلاح شود.
لزوم فاصله گرفتن از خرید ارز و دارایی‌های وابسته به آن
در چنین شرایطی، خطری جدی سرمایه آن دسته از ایرانیان را تهدید می‌کند که دارایی‌های خود به ارز یا طلا تبدیل کرده‌اند و همچنان قصد عقب‌نشینی از سرمایه‌گذاری‌های خود ندارند. حقیقت امر این است که در صورت شکل‌گیری هرگونه توافق و تنها به محض انتشار خبر انعقاد آن، دلار می‌تواند بسیار بیشتر از روزهای گذشته روند اصلاحی را تجربه نماید. لذا، منطقی نیست که دست‌کم تا زمان عدم‌روشن شدن تکلیف روند قیمت ارز یا طلا و تثبیت آن، حتی بخش کوچکی از دارایی‌های خود را روانه این بازار کنیم.
توجه داشته باشید که اگرچه ریزش سنگین دلار به دلیل تجربه تلخ سال‌های اخیر چندان نزدیک به واقعیت به نظر نمی‌رسد، اما توجه داشته باشید که در جریان ریزش سنگین قیمت ارز در سال ۱۳۶۷ و در پس امضای قطعنامه ۵۹۸، قیمت دلار طرف مدت کوتاهی به یک‌ششم کاهش یافت. لذا به نظر می‌رسد در صورت امضای هرگونه توافقنامه احتمالی میان تهران و واشنگتن، بار دیگر شاهد اتفاقات همان سال باشیم که در این صورت، فاصله گرفتن از دارایی‌های مبتنی بر ارز در حال حاضر بسیار ضروری به نظر می‌رسد.
انتهای پیام/
نظر شما